آفتابگردون

ترانه میشوم..قلم میشوم شعر میشوم.. تا از ذرات وجود من براین خاک باقی بماند

دورِ باطل

راه ما طولانیست وجاده ای ناهموار پیش روداریم
اما روی یک دور باطل گیرافتاده ایم
ومدام همان را تکرارمیکنیم
هنوز شاید به وسط جاده هم نرسیده باشیم که این همه کج رَوی خسته‌مان کرده..
ازنفس افتاده و کلی حرف بارِ یکدیگر میکنیم
که اینجا مقصر من‌بودم یاتو؟
توگفتی که این‌دور باطل را هی تکرارکنیم یامن؟
اصلا چه شد‌که جاده اصلی را رهاکردیم؟

.

۰ موافق ۰ مخالف
چه متن قشنگی :)

خوشحالم که خوشت اومد🌹

دستش را که بگیری
دیگر چندان اهمیتی ندارد راه کدام است و جاده اصلی کجاست
دستش را که بگیری تمام راه های جهان به خوشی ختم می شوند!
دستش را که بگیری خواهی دانست که فاصله اصلی ترین جاده با این دور باطل چیزی به جز گرفتن یک دست نیست!
.
.
.
تا یادم نرفته رنگ و روی جدید وبلاگت رو تبریک بگم
تبرییییییییییییییییک
خیلی قشنگ بود
خیلی قشنگ تر شد😊

چقدر خوب بوددد..(ویک دست گرفتن کافیست)

خیلی قشنگ بود واقعا:)
.
ممنونم ازت.. نگاهت زیباست😍🌹

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان