آفتابگردون

ترانه میشوم..قلم میشوم شعر میشوم.. تا از ذرات وجود من براین خاک باقی بماند

اما شکنجه ها یواشکی نبود!

شاعر مغازه بود دائم پلمپ شد
هرزن ترانه شد،در خون خود ندا


۵ موافق ۱ مخالف
چقدر غمگینم

منتظر روز های روشن..✨️

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان