آفتابگردون

ترانه میشوم..قلم میشوم شعر میشوم.. تا از ذرات وجود من براین خاک باقی بماند

جهانِ خالی💫

چند شب قبل، داشتم برای اشتباهاتم اشک میریختم و میگفتم که همه چیز پوچ است
منظورم ازهمه چیز حتی زمین وزمان بود
درهمین حال یک‌آن زیر پایم خالی شد
و درآسمانی سراسر تیره ولی پر ستاره افتادم

در هوا معلق بودم
درست مثل معلق شدن سوفی(قلعه متحرک هاول) بین آسمان وزمین
شاید پذیرفتن حقیقت این چنین سخت بود که حتما باید خود را میدیدم
زیرپایم خالیست،من معلق هستم
شاید دنیا پوچ نباشد
زیر پای من پوچ است.

۲ نظر ۴ موافق ۰ مخالف
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان