آفتابگردون

ترانه میشوم..قلم میشوم شعر میشوم.. تا از ذرات وجود من براین خاک باقی بماند

جهان موازی ما

درحال حاضر دریک جهان موازی زندگی میکنیم..

البته این یک تئوری ویا فرضیه است!
ما بسیاری از ادم هارا نمیبینیم درحالی که جسم آن ها درهمین جهان ما وجود دارد کنار ما راه میروند زندگی میکنند..چنگ به خرافه ها نمیزنیم هیچکدام روح نیستند وبه اندازه همان دستگاه تنفسی ما دی اکسید خرج میکنند.
کلیشه ای هم بر عدم اهمیت ما به این افراد نیست که ازاین جهت نامرئی شوند..
تمام ماکنار هم زندگی میکنیم اما درجهان هایی متفاوت!
وبازهم فراتر از کلیشه های طرز عقیده وطرز زندگی..
ازجهت بیداری و خاموش بودن در جهان هایی مختلف زندگی میکنیم
گاهی بایک شخص بیدار که هم کلام میشوی شایدبنظرت دیوانه بیاید نه از باب شعر وعلم..
ازباب چیزی فراتر به نام وجود وریشه
که به شعر وعلم وهنر و...هم سرایت میکند
اینگونه است که اگر دورنمای کره زمین راببینی
جمعیتی درخاموشی به سر میبرند وجمعیتی در بیداری
ویک پرده‌ی نامرئی میانشان کشیده شده
مگر یک انسان بیدار گاهی بیاید وتنه ای بزند تا این زنجیره رشد پیدا کند و جهان مملو از هوشیاری شود..

الف_ع🌻

.

۵ نظر ۲ موافق ۰ مخالف
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان